[contact_info title= “خوشبختی چیست؛ معنای خوشبختی از نگاه روانشناسی”]
یکی از مواردی که همواره انسان ها در طلب آن هستند و آن را یک کیمیایی سعادت برای زندگی کردن می دانند چیزی است به نام خوشبختی، اما واقعا خوشبختی یعنی چه؟ و به کی میشه گفت خوشبخت، خوشبختی ثابته یا متغیر؟ برای رسیدن به خوشبختی به چه چیزهای نیاز داریم؟
اگه با ارضا کردن تمایل نفس و خواهش ها و خواسته های دل، آرامشی در زندگی به وجود نمیاد واقعا چطور میشه به خوشبختی و رضایت رسید؟ برای اینکه بدونیم که خوشبختی یعنی چه می تونید این مقاله را با عنوان “خوشبختی چیست؛ معنای خوشبختی از نگاه روانشناسی” تا انتها مطالعه نمایید.
تعریف خوشبختی چیست؟
برای خوشبختی دو تعریف کلی بیان شده است: ۱- خوشبختی یعنی رسیدن به لذت بسیار ویا رسیدن به لذتهای دائمی در زندگی ؛ ۲- خوشبختی عبارت است از: رضایت کلی از زندگی و خشنودی از وضعیت خویشتن. در حقبقت خوشبختی به احساس ما بستگی دارد. اگر همه چیز زندگی ردیف باشد اما احساس خوبی نداشته باشیم خوشبخت نیستیم. بین خوشبختی و نعمات زندگی همیشه رابطه مستقیمی وجود ندارد اما بین خوشبختی و احساس خوب همیشه رابطه مستقیم است.
معتقدان به تعریف دوم، بر این باورند که دستیابی به خوشبختی به وسیله جستجو کردن ثبات هیجانی و تعادل حیاتی، سودمندتر از زندگی در منتها درجات هیجان غیرقابل پیش بینی و لذت های اندک زودگذر است. به طور کلی، خوشبختی یا سعادت، حالت و وضعیتی است که با لذت، آسایش، موفقیت و نیل به آرزوها، و همچنین: سرور، بهجت، و رضایت و خشنودی از جریان امور، همراه است.
لذت در مقابل خوشبختی
با وجود ارتباط نزدیک بین خوشبختی و لذت بردن، ممکن است از وجود تفاوت های بین این دو شگفت زده شوید. همانطور که در بالا توضیح دادیم، خوشبختی وضعیتی است که با احساس رضایت از زندگی یا وضعیت فعلی فرد مشخص می شود. از طرف دیگر، لذت تجربه ای است که اغلب به احساسات مبتنی بر حسی که از تجربیاتی مانند خوردن غذاهای خوب، دریافت ماساژ، شنیدن یک تعریف و یا داشتن رابطه جنسی داریم، اشاره می کند.
در حالی که احساس خوشبختی یک وضعیت دائمی نیست، اما نسبت به لذت حالت پایدار تری دارد. خوشبختی را معمولا بیش از چند لحظه در یک زمان احساس می کنیم، در حالی که احساس لذت می تواند در عرض چند ثانیه تمام شود. لذت می تواند به ایجاد احساس خوشبختی کمک کند و خوشبختی می تواند احساس لذت را تقویت یا تعمیق بخشد، اما این دو می توانند کاملاً منحصر به فرد نیز عمل کنند.
چطور میتوان خوشحالی را اندازه گرفت؟
خوشحالی لمسکردنی نیست. شما نمیتوانید خوشحالی را در جیبتان بگذارید و برای بعد ذخیرهاش کنید. پس آیا واقعا راهی هست که بتوان آن را اندازه گرفت و از لحاظ علمی مورد مطالعه قرار داد؟ بله. محققان معتقدند که روش این کار، یک بررسی صادقانه از حالت خوشحالی خودمان است.
نتیجه تحقیقات این بود که خوشحالی ارتباط نزدیکی با سلامت روانی دارد. در نتایج به چاپ رسیده گفته شده است که: افرادی که در برقرار کردن رابطه موفقتر بودند و آن هایی که گفته بودند از شرکت در مراسم و جشنها لذت میبرند، سلامت ذهنی بیشتری را نشان داده اند.
نگاه روانشناسی به خوشبختی
چنانچه بخواهیم نگاه روانشناسی به خوشبختی را بدانیم، قطعاً باید به دنبال احساسی بگردیم که تنش های روانی، جنگ های روانی و تلاش برای برتری در آن کم باشد و بتوانیم به لحظه ایی آرامش را در آن تجربه کنیم و پس از آن بدانیم که خوشبخت بوده ایم و مجدداً برای به دست آوردن همان لحظه ناب برای سعادت خودمان و اطرافیانمان تلاش کنیم.
به این جهت که خوشبختی در تمام علوم معرفتی دنیا و همچنین علم روانشناسی نوین دنیا، منبعی از احساس آرامش و رضایت است که با شناخت به آنچه که هستیم و آنچه که در وجودمان در حال رشد است گفته می شود و قطعاً رشد به معنای رشد معنوی و وجودی هر فردی است که به واسطه آن دارایی هایی نیز مانند عقل، هوش و توانایی در جهت آن خواهد داشت.
اهمیت خوشبختی از نگاه روانشناسی
در مقوله خوشبختی از نگاه روانشناسی، نظر مارتین سلیگمن پدر روانشناسی مثبت را مورد بررسی قرار می دهیم. از نظر سلیگمن محیط و ژنتیک نقش مهمی در ایجاد حس شادی دارند. وی ابراز می دارد که بالغ بر ۶۰ درصد این حس به وسیله محیط و ژنتیک شکل می گیرد. ۴۰ درصد باقی مانده توسط خود فرد به وجود می آید.
سلیگمن ابراز می دارد که سه نوع زندگی وجود دارد؛ زندگی لذت بخش، که لذت بردن بخش جدایی ناپذیر آن محسوب می شود. زندگی درگیر که در خوش گذرانی، عشق، خانواده و کار خلاصه می شود. زندگی معنادار که مبتنی بر شناسایی نقاط قوت و ارتقای آن ها برای دستیابی به ویژگی منحصر به فرد بودن می باشد.
احساس بد را درمان کنیم
هر روز در بخش تغذیه با هشدارهایی مواجه هستیم که ما را از خوردن چیزهای مضری که سرطانزا هستند نهی میکند. اما از توجه به احساساتی که سرطانزا هستند غافلیم. گاهی یک احساس بد یا احساس بد بودن چنان پیشرفت میکند که روی تمام زندگی ما سایه میاندازد. وقتی احساسات منفی پیشرفت میکند بیش از هر سم مهلک یا غذای سرطانزا، دشمن جان میشود. عذاب وجدان یکی از مهمترین احساسات منفی است که دشمن آرامش و شادی است.
کسی که نمیتواند خودش را ببخشد و خود را بد میداند هیچگاه قلبا و واقعاً شادی را تجربه نخواهد کرد. باید احساسات بد خودمان را بشناسیم با آنها رودررو شویم اگر میتوانیم اشتباهاتی را جبران کنیم تا آنها را برطرف کنیم این کار را جدی بگیریم. یا اگر ممکن است با کارهای خوب دیگر این احساسات منفی را از خودمان دور کنیم. به هر حال برای از بین بردن آن احساسی که در اعماق قلبمان ریشه کرده و گاهی بدون آنکه متوجه باشیم آزارمان میدهد و حتی موجب بیماریهای عصبی در وجودمان میشود، باید اقدام کرد.
سخن پایانی:
بنابراین احساس بدبختی در ندیدن ها، منفعت طلبی ها و مدام خواستن های بی شماری خلاصه می شود که دستاوردی به جز خشم، بغض، گلایه و ناله کردن های مدام نخواهد داشت. از این رو بهتر است، اگر به دنبال خوشبختی می گردیم، لحظه ایی در خودمان تأمل کنیم و بدانیم راه سعادت هر فردی نسخه ایی خصوصی است که در روان او جای گرفته و احساس خوشبختی نیازی شخصی به شناخت شخصی هر فردی است که از بینش او سرچشمه می گیرد.در صورت نیاز می توانید در مورد اینکه “خوشبختی چیست؛ معنای خوشبختی از نگاه روانشناسی” چیست با کارشناسان مرکز الو مشاوره در ارتباط باشید:
راز های شاد زیستن |
راه های تقویت امید به زندگی |
مهارت های زندگی | انواع و اهمیت آن |
عوامل و راهکارهای افزایش انگیزه در زندگی |
[contact_info title= “خوشبختی چیست؛ معنای خوشبختی از نگاه روانشناسی”]
شما می توانید در قسمت دیدگاه سوالات خود را با مشاوران ما درمیان بگذارید …